RESPINA

LIFE

خدایا ... تو دنیای ما آدمها ...
یه حالتی هست به نام " کم آوردن "
تو که خـدایی و نمی تونی تجربه اش کنی
خوش به حــالــت ...

نوشته شده در پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 14:50 توسط ORCIDEH| |

نوشته شده در پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 14:47 توسط ORCIDEH| |

امشب بارون داشت نم نم میوومد
رفتم و یه قدمی بیرون زدم
تک و تنها
بدون هیچ مسیر مشخصی
انگار خدا داشت
برای تنهایی بنده هاش گریه میکرد
میگن خدا تک و تنهاست
دلم سوووخت براش
شایدم داشت برای تنهایی خودش گریه میکرد
نمیدونم ولی کاش میشد بیاد و بغلش میکردم و میگفتم
خداجووون : تنها نیستی
تو پناه همه یِ بی پناها هستی
من بنده یِ بدی هستم ولی همدم خوبی هستم
بیا بغلم تا با هم سیــــــــــــــــــــر گریه کنیم
خدا هم انگار شنید و .....

نوشته شده در پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 13:52 توسط ORCIDEH| |

 

به کلنیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم
فهمیدم که بیمارم ...
خدا فشار خونم را گرفت،
معلوم شد که لطافتم پایین آمده است!
زمانی که دمای بدنم را سنجید،
دماسنج 40 درجه اظطراب را نشان داد.
آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم
تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود ...
و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند
به بخش ارتوپدی رفتم،
چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.
بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ...
فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم،
چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.
زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم،
معلوم شد که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن میگوید نمی شنوم ...
خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد،
و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم
از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده استفاده کنم :
هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم.
قبل از رفتن به محل کار یک قاشق آرامش بخورم.
هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم.
و زمانی که به بستر میروم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.
امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند:
رنگین کمانی به ازای هر طوفان،
لبخندی به ازای هر اشک،
دوستی فداکار به ازای هر مشکل،
نغمه ای شیرین به ازای هر آه،
واجابتی نزدیک برای هر دعا.
جمله نهایی:
عیب کار اینجاست که من " آنچه هستم " با " آنچه باید باشم " اشتباه می کنم،
خیال می کنم آنچه باید باشم هستم،
در حالیکه آنچه هستم نباید باشم...
                                                                         
                                                          "  زنده یاد احمد شاملو "
نوشته شده در پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 12:17 توسط ORCIDEH| |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ